لوسیا کلارک دختر پرستاری که در دنیای بزرگتری گشوده شده است میرود تا زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودن خویش بنوازد لوسیا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است با تجربه ی جدیدی رو به رو میشود و شرایط به گونه ای رقم میخورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت میکند و بر سر دوراهی می ایستد در نهایت مجبور میشود انتخابش را بکند و این شاید بزرگترین تصمیم زندگی اش باشد که...
جوجومویز روزنامه نگار و نویسنده ی انگلیسی متولد 1969 فارغ التحصیل دانشگاه لندن ویکی از معدود نویسندگانی است که دو بار موفق شد جایزه داستان بلند رمانتیک سال را از انجمن رمان نویسان رمانتیک دریافت کند وی که خود حدود ده سال برای روزنامه ایندیپندنت مقاله نوشته سال هاست که فقط به نوشتن رمان میپردازد. رمان من پیش از تو به قلم جوجومویز در صدر پر فروش های نیویورک تایمز قرار دارد و اقتباس سینمایی آن با نقش آفرینی دو بازیگر سرشناس انگلیسی امیلیا کلارک و سام کلافین ساخته شده است.
من پیش از تو را می توان محبوب ترین کتاب جوجو مویز در ایران نامید. کتابی که برای اولین بار از سوی انتشارات آموت در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. این کتاب به مدت ۱۲ هفته از جمله کتاب های پر فروش نیویورک تایمز بود.
جوجو مویز روزنامه نگار و نویسنده انگلیسی که متولد ۱۹۶۹ است، از سال ۲۰۰۲ رمان های پر احساسی را نوشته و تنها کسی است که تابه حال توانسته دو بار جایزه انجمن رمان نویسان رمانتیک را دریافت کند.
یک زن همیشهخوشبین بعلاوه یک غریبهی شکستخورده؛
«جس توماس» زنی با دو شغل و دو بچه، از پس هزینههای زندگی خود و فرزندانش برنمیآید و هیچوقت پول کافی ندارد. با پوشیدن دمپایی لاانگشتی به استقبال بهار میرود و وقتی روزگار زمینش میزند، نهایت تلاشش را میکند دوباره روی پا بایستد. با این همه، مشکلاتی وجود دارند که خودش به تنهایی از عهدۀ آنها برنمیآید. «اد نیکلاس» مرد موفقی که دچار بدبیاری میشود و با یک اشتباه همهچیزش را میبازد. حالا تلاش میکند زندگیش را دوباره از نو بسازد.
مرد نمیخواهد به کسی کمک کند و زن نمیخواهد کسی به او کمک کند، اما آیا این دو میتوانند در کنار هم به جایی برسند؟
رمانی پرکشش از شرح یک دلدادگی که من از خواندنش لذت بردم. «روزنامهی دیلی میل»
مریم مفتاحی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این رمان عنوان کرد: این رمان در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارد. جوجو مویز در این رمان همچون سایر رمانهایشان به یک سری مسائل انسانی و اجتماعی پرداخته و با نگاهی واقعبینانه رفتارها و واکنشهای انسانها را در موقعیتهای نامطلوب و مطلوب زندگی دستمایه قرار داده و رمانی از آن بیرون کشیده که باز هم مثل بقیه رمانهایشان پیامی در آن نهفته است.
وی ادامه داد: بعضی رمانها بیش از ۱۰ کتاب روانشناسی و خودشناسی میتوانند به افراد کمک کنند خود را بیابند. معجزه خانم مویز و هنرش در این است که در این رمان نیز مثل دو رمان «من پیش از تو» و «پس از تو» با ادبیاتی بدور از هرگونه پیچیدگی موفق میشود رمانی ارائه کند که تأثیرگذار باشد و خواننده را به تفکر وادارد.
به گفته مفتاحی زبان خانم مویز در این کتاب نیز ساده و شفاف و لطیف است و در این رمان نیز مثل همیشه صمیمی مینویسد و همین صمیمیت است که به دل خواننده مینشیند.
وی ادامه داد: خانم مویز در رمان «یک بعلاوه یک» از زن جوانی مینویسد که در جامعه تنها رها شده و باید زندگی دختر نابغه ریاضی و پسرش را که به فرزندی پذیرفته اداره کند، این زن همیشه به فرزندانش گفته که باید درستکار باشند و خلاف نکنند، اما آیا میتوان در این دنیای سراسر آشوب به اخلاقیات پایبند بود؟
داستانی رازآلود از گذشتههایی دور با شخصیتهایی هنجارشکن و ترقیخواه در جامعهای سنتگرا؛
لوتی از آوارگان جنگ جهانی دوم است و در کودکی به خانوادهی دکتر هولدن سپرده میشود و در کنار سیلیا، دختر خانواده هولدن که همسن اوست، رشد میکند و سالهای نوجوانی را پشت سر میگذارد. زندگی در شهر کوچک و بیجنب و جوش «مِرِم» عذابآور است و ساکنان کهنهپرستش در مقابل هرگونه تغییر و تحولی از خود مقاومت نشان میدهند. این دو دختر جوان مشتاق هستند تا دور از خانواده و به هر نحو ممکن درِ دنیای جدیدی را به روی خود بگشایند. بدین ترتیب وقتی گروهی سنتشکن از لندن میآید و در عمارت آرکیدیا ساکن میشود، با دو شیوهی جدید از زندگی آشنا میشوند. عشقی که پس از آن در قلب لوتی جوانه میزند، عواقبی در پی دارد و زندگی افرادی را تحت تاثیر قرار میدهد. اینک بعد از گذشت پنج دهه، عمارت در دست بازسازی است و با برملا شدن اسراری که سالها در آن مدفون بود، این سؤال مطرح میشود: آیا هرگز میشود از گذشتهی خود گریخت؟
جوجو مویز در رمان «میوه خارجی» با محوریت شخصیت زنها و روایت دو داستان موازی در حال و گذشته، بار دیگر داستان پرکششی را به خواننده عرضه میدارد.
جوجو مویز پس از نوشتن این رمان در سال 2004 موفق به کسب رمان عاشقانه سال شده است.
مریم مفتاحی، متولد 1343 ساری و فارغالتحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی و زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. از این مترجم تا کنون ترجمه رمانهای «من پیش از تو»، «پس از تو»، «یک بعلاوه یک» نوشتهی «جوجو مویز» و رمان «همسر خاموش» نوشتهی «ای.اس.ای هریسون» در نشر آموت منتشر شده است.
در گوشهاي از لندن، هنري لاشاپل که پنجاه سال پيش در فرانسه در يک آموزشگاه سوارکاري مخصوص نخبگان تعليم ديده است، به نوه و اسبش ميآموزد چگونه بر نيروي جاذبهي زمين غلبه کنند و حرکات نمايشي انجام دهند. سپس مشکلاتي پيش ميآيد و ساراي چهارده ساله مجبور ميشود خود به تنهايي کار را ادامه دهد. ناتاشا مکولي، وکيل و حقوقدان، بهاجبار با همسر سابقش در يک خانه زندگي ميکند، زندگي او مختل شه و توانايي حرفهاش بهدلايلي زير سوال رفته است. وقتي بازي روزگار سارا را در مسير او قرار ميدهد، اين فرصت نصيب ناتاشا ميشود تا به زندگي خود سروسازماني بدهد. اما او نميداند که سارا رازي در دل دارد... رازي که زندگي همهي آنها را تغيير خواهد داد و...
میداند کیلومترها بین خانهی جدیدش در نیویورک و دوستش سام در لندن فاصله است.
میداند کارفرمای جدیدش آدم نازنینی است و همسرش رازی را از او پنهان میکند.
چیزی که لو نمیداند این است که با کسی آشنا خواهد شد که زندگیاش را زیر و رو میکند، زیرا این فرد او را یاد دوستی میاندازد و این یادآوری آزاردهنده خواهد بود.
لو نمیداند چه کند، ولی میداند هر تصمیمی بگیرد، اوضاع دیگر مثل سابق نخواهد بود.
آیا او باید به تجربههای جدید «بله» بگوید و با بیرون آمدن از منطقهی امن خود پذیرای چالشهای جدیدی شود؟
لو میخواهد بداند اگر عاشق کسی هستی، آیا برای داشتنش باید از رویاهایت دست بکشی؟ یا میتوان هر دو را با هم داشت و هیچ یک را فدا نکرد؟
رمان «هنوز هم من» نوشتهی جوجو مویز در ادامهی رمانهای محبوب «من پیش از تو» و «پس از تو» با ترجمهی مریم مفتاحی در ۶۱۴ صفحه از سوی نشر آموت منتشر شده است.
خلق یک اثر هنری، نتیجۀ تفکر و تعقل منطقی و دقیق و با پیروی از اصول و فنون خاصی است. نکات مهم در فهم ساختار بصری هر اثر هنری مانند ترکیببندی، عناصر اولیه نظیر خط، رنگ، شکل و … شیوههای رمزگذاری و نوع معنایابی توسط مخاطب و کنتراستها همگی از اسلوب بصریاند که در ساخت و پرداخت هر اثر مؤثرند. درک مفاهیم و معانی متعدد با شناخت مفاهیم ساده بصری و سپس درک محتوای عناصر بصری امکانپذیر است. مفهوم آفرینیها بر پایۀ تفکرات هر قوم و ملت و استفاده از شیوۀ معنابخشی از عناصر در ذهن ایشان رخ میدهد. آموزش سواد بصری در هر هنر باعث توسعه و تکامل توانایی دیدن میشود و مهمتر آنکه سبب گسترش توانمندی در فهم پیامهای بصری میگردد. این کتاب تلاش دارد تا مفاهیم ساده بصری در جهت فهم پیامهای بصری در حوزۀ طراحی لباس را به مخاطب عرضه دارد. شکی نیست که پس از فهم الفبای هنر طراحی لباس، میتوان به ادراک عمیقتر مفاهیم دست یافت. آگاهی از تدابیر خطوط در طراحی لباس به سبب آشنایی تأثیرات و خطاهای بصری است. در هنر طراحی لباس اولین کاربرد شناخت خط، رفع ایرادات اندامی است. طوری که میتوان با شگردهایی در نظر بینندگان، جلوۀ بصری مطلوبتری ایجاد کرد. دوم کمک به طراح لباس برای ساخت تصور ذهنی مناسب و ویژۀ مخاطب است. بهعنوان نمونه در طراحی لباسهای نمایشی، برای ایجاد تصوری خاص از شخصیت، چهره و ظاهر فرد، نوع لباس خاصی را بهکار میبرند. طراح با شناخت اصول خطوط و رنگها میتواند تأکیدات بصری بر قسمتهای خاص اندام داشته باشد تا ظاهر بازیگر را مطابق با تحلیل شخصیتی او در متن نمایشنامه سازد. البته که عوامل دیگری هم در شخصیتسازی مؤثرند. از دیگر کارکردهای شناخت مبانی خط و رنگ در لباس، ایجاد ظاهری مطلوب و مورد پسند برای فرد در موقعیتهای مکانی و زمانی است که علاوه بر حفظ آراستگی ظاهری، تصویر خوبی از خود در نظر سایر افراد برجای گذارد. همچنین بهکارگیری این مبانی در طراحی لباس برای گروههای سنی، مشاغل و سلایق مختلف برحسب اندامشناسی، مدشناسی و دانستن جایگاه اجتماعی ایشان لازم و ضروری است. بنابراین در ابتدای مسیر باید به حالات بدن انسان واقف بود. آنگاه تناسبات و عدم تناسبات آن را شناسایی کرده و سپس با کمک عناصر بصری (خطوط، نقوش، جنس و رنگها)، در پی اصلاح معایب و جلوه دادن زیباییها برآمد.خلق یک اثر هنری، نتیجۀ تفکر و تعقل منطقی و دقیق و با پیروی از اصول و فنون خاص است. نکات مهم در فهم ساختار بصری هر اثر از اسلو ب سواد بصریاند که در ساخت و پرداخت آسان مؤثرند. درک مفاهیم و معانی متعدد با شناخت عناصر بصری و سپس درک محتوای آن امکانپذیر است. آموزش این دیدگاه باعث توسعه و تکامل توانایی دیدن شده و مهمتر آنکه سبب گسترش توانمندی در فهم پیامهای بصری میگردد. این کتاب تلاش دارد تا فهم الفبای هنر طراحی لباس را ابتدا با آشنایی تأثیرات و خطاهای بصری، سپس ارائۀ راهکارهایی برای ایجاد ظاهر مطلوب اندامی در کنار آراستگی فردی مخاطب نشان دهد. همچنین این کتاب درصدد است تا برخی از اصطلاحات معادل به زبان انگلیسی را بازگو نماید.
چون جان تو می ستانی، چون شکر است مردن
با تو ز جان شیرین ، شیرین تر است مردن
چون زین قفص برستی ، در گلشن است مسکن
چون این صدف شکستی ، چون گوهر است مردن «کلیات شمس»
نگاه مولانا و یارانش به مرگ، نگاهی غمناک و حزن آلود نبود.
چنان که شیخ صلاح الدین زرکوب که از یاران نزدیک او بود، وصیت کرد که پیکرش را به آیین سوگ تشیع نکنند،
بلکه جشن و سماع برپا دارند. زیرا رفتن به سوی محبوب و پیوستن به او موجب شادمانی است ؛ نه سوگ و ماتم و عزا !
شیخ فرمود در جنازه من
دهل آرید و کوس با دف زدن
سوی گورم برید رقص کنان
خوش و شادان و مست و دست افشان
تا بدانند که اولیای خدا
شاد و خندان روند سوی لقا «ولدنامه»
تاریخ ایران کتابی ارزنده و درخور توجه از نشریات دانشگاه آکسفورد است. این کتاب در عین مجمل بودن، منبعی راهگشا، مفید و قابل اعتماد دربارۀ تاریخ ایران است. آنچه این کتاب را از دیگر آثاری که در این زمینه نوشته شدهاند متمایز میکند نگاه یکسان آن به دورههای مختلف تاریخ ایران است. کتاب با مقالهای دربارۀ دوران پارینه سنگی و ظهور شاهنشاهی هخامنشی آغاز میشود و با مقالهای با عنوان «ایران پس از انقلاب (۱۳۵۷_۱۳۸۸ ه.ش)» پایان میپذیرد.
این پژوهش در شانزده مقالۀ تخصصی، که حاصل تلاش کارشناسان دورههای مختلف تاریخ ایران است، اطلاعات مفید و ارزشمندی در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.
در نگاه رایج، انسان موجودی عقلانی است که اغلب بر مبنای منطق تصمیم میگیرد؛ اگر هم گاهی از مسیر عقل منحرف میشود، ریشۀ آن را معمولاً باید در احساسات و هیجاناتی چون خشم، ترس، یا نفرت جُست.
از دهۀ هفتاد میلادی، دانیل کاهنمن و آموس تورسکی این نگاه را به چالش کشیدهاند. آنان با طراحی آزمایشهایی ساده، اما هوشمندانه، نشان دادهاند که ریشۀ بسیاری از خطاهای فکری ما نهفقط در هیجانات بلکه در دستگاه شناخت ماست. پژوهش این دو دانشمندِ روانشناس تأثیری ژرف بر علوم اجتماعی گذاشت و توجه رشتههای گوناگون، از فلسفه و حقوق گرفته تا سیاست و پزشکی، را جلب کرد؛ در این میان شاید بیشترین بهره را علم اقتصاد برد، چنان که شاخهای جدید به نام «اقتصاد رفتاری» شکل گرفت و در سال ۲۰۰۲ جایزۀ نوبل را در اقتصاد به کاهنمن اهدا کردند.
کتاب حاضر چکیدۀ سالها پژوهش نویسندۀ آن دربارۀ شگفتیها و کاستیهای ذهن انسان است، موجودی که میپندارد پادشاه افکار خویش است و فقط به ارادۀ خود تصمیم میگیرد. به گواه این کتاب اما، عوامل دیگری هم هستند که در شکلگیری باورها، تصمیمها و سلیقههای ما سهم دارند؛ شاید گریزی از آنها نباشد، اما میتوان با شناختشان منطقیتر فکر کرد وعاقلانهتر تصمیم گرفت.
«این کتاب شاهکاری به قلم اندیشمندی بزرگ است، کتابی خواندنی، حکیمانه و عمیق. بیدرنگ آن را بخرید، اما بادرنگ بخوانیدش. شیوۀ تفکر شما به جهان و به زندگی شخصیتان را دگرگون خواهدکرد.»
ریچارد تالر، برندۀ نوبل اقتصاد در سال ٢٠١٧، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو
از پرفروشهای نیویورکتایمز و والاستریت ژورنال.
تصمیمات کوچک و روزمره، بهطور پیشفرض، یا شما را بهسمت فاجعه سوق میدهند یا باعث میشوند به زندگی مطلوبتان برسید. اثر مرکب کتابی است براساس این اصل.
اثر مرکب عصارهی اصول بنیادینی است که زیربنای بیشترین دستاوردها در عرصهی کسبوکار، روابط انسانی و… هستند. این راهکارِ آسان و تدریجی موجب میشود موفقیتتان را چندین برابر کنید، پیشرفتتان را ببینید و به هر آرزویی دارید برسید. اگر واقعاً میخواهید زندگی خارقالعادهای داشته باشید، از قدرت اثر مرکب استفاده کنید.
چند نمونه از راهبردهایی که در این کتاب طرح شدهاند:
چگونه هربار برنده شوید! راهبرد شمارهی یک برای دستیابی به هر هدفی، یا پیروزی بر هر رقیبی، حتی اگر این رقیب باهوشتر، بااستعدادتر یا باتجربهتر از شما باشد.
ریشهکنکردن عادتهای بدی که مانع پیشرفت شما هستند و ممکن است از برخی از آنها بیاطلاع باشید.
آشنایی با راهحلهای پایدار و واقعی برای ایجاد انگیزه و انجام کارهایی که دوستشان دارید اما حسوحالشان را ندارید.
بهچنگآوردن نیروی گریزان و شگرف حرکت، نیرویی که شما را توقفناپذیر میکند.
پیبردن به اسرار شتابگرفتن کسانی که به هرچیزی میخواهند میرسند. آیا آنها مزیت ناعادلانهای دارند؟ بله، و با خواندن این کتاب شما نیز دارید!
کلید موفقیت این است: هر روز چیزی یاد بگیرید.
هرچه عادتتان قدیمیتر و ریشههایش عمیقتر باشد، تغییردادن آن سختتر است.
زندگی شما نتیجهی انتخابهای لحظهبهلحظهی شماست.
شما به دانش بیشتر نیاز ندارید؛ آنچه لازم دارید یک نقشهی راه جدید برای عملکردن است.
ثباتقدم کلید نهایی موفقیت است.
فهرست کار سادهترین و بهترین روش مدیریت وظایف است، البته به شرطی که آن را بهخوبی بشناسیم و بهدرستی به کار بگیریم.
بدون داشتن راهبرد مناسبی برای مدیریت وظایف، روزهای ما درهمپیچیده و از کنترل خارج میشود. با نزدیکشدن یا حتی گذشتن مهلت نهایی انجام کارها، سطح استرس ما افزایش مییابد. در همین حال، کارهای جدید نیز پشتسرهم وارد میشوند که همگی نیازمند توجه ما هستند. کمکم کار به جایی میرسد که فهرست کارها طولانیتر از حدی میشود که بهصورت منطقی بتوان انتظار داشت همهی آنها را در زمان مقرر انجام دهیم. به همین سبب استرس و دستپاچگی گریبانمان را میگیرد.
این وضعِ زندگیِ میلیونها نفر از مردم دنیاست.
با مطالعهی کتاب فرمول بهرهوری با ایجاد فهرست کارها میآموزید چگونه فهرست کارهایی داشته باشید که نتیجه بدهند، فهرستهایی که واقعاٌ در انجام کارها بهخصوص کارهای مهم به شما کمک میکنند. نتیجهی داشتن چنین فهرستی به اندازهی تفاوت میان دستوپنجه نرمکردن با استرس مزمن، و یک هفتهی کاریِ آرام و لذتبخش است.
در این کتاب به نکات طلایی زیر پی میبریم:
– هشت دلیلی که نمیتوانیم فهرستهای کار روزانه را انجام دهیم.
– ده سیستم فهرست کار که بیشترین محبوبیت را دارند (و اگر عیبوایرادی دارند کجاست).
– دستورالعمل گامبهگامِ ایجاد یک فهرست کار بینقص.
– ایجاد یک سیستم فهرست کاریِ کارآمد.
– معایب و مزایای فهرستهای کار آنلاین یا کاغذی.
– ادغام فهرست کارها و تقویم و رسیدن به بهرهوری بیشتر.
در زندگی هیچ نعمتی بهاندازهی شکست مورد چشمپوشی واقع نشده و اجتنابناپذیر نبوده است. من بارها از این نعمت سهم بردهام و آموختهام به آن مشتاق باشم؛ زیرا اگر شکستهایتان را بهخوبی کالبدشکافی کنید، سرنخهایی خواهید یافت که کجا به اصلاحات نیاز دارید و چطور درنهایت به هدفتان میرسید.
نمیتوانید اجازه دهید که شکستی ساده شما را از مسیر مأموریت خارج کند یا بگذارید چنان بر شما تسلط یابد و در مغزتان نفوذ کند که روابطتان با افراد نزدیکتان را به خطر بیندازد. هرکسی گاهی شکست میخورد. قرار نیست زندگی منصفانه باشد؛ چه رسد به اینکه به هر خواستهی شما تن بدهد.
✔️برای دیوید گاگینز، دوران کودکی کابوس بود. فقر، تبعیض و آزار جسمی روزهایش را رنگین میکرد و شبهایش را تیرهوتار. اما گاگینز با تأدیب نفس، سرسختی ذهنی و سختکوشی، خود را از جـوانی افسرده، دارای اضافهوزن و بدون آینده، به نماد نیروهای مسلح ایالات متحده و یکی از برترین ورزشکاران استقامت در جهان تبدیل کرد. او تنها فرد در طول تاریخ است که دورههای آموزشی نخبگان در یگان ویژهی نیروی دریایی ایالات متحده، تکاوران نیروی زمینی و اکیپ رزمیِ کنترل هواییِ نیروی هوایی را به پایان رسانده و بهدنبال ثبت رکورد در تعداد زیادی از ورزشهای استقامتی است. همین باعث شده نشریهی آوتساید او را «ورزیدهترین مرد (واقعی) امریکا» معرفی کند. گاگینز در نمیتوانی به من آسیب بزنی، داستان زندگی حیرتانگیز خود را با ما در میان میگذارد و فاش میکند که بیشترِ ما فقط از چهلدرصد تواناییهایمان بهره میبریم. داستان گاگینز نشان میدهد کـه هرکسی میتواند درد را عقب براند، بر ترس غلبه کند و تمام پتانسیلش را به کار بگیرد.
اولین تصویری که از ژوزه به ذهنم میآید، به عصر روز سهشنبه 9 مارچ 2004 بازمیگردد. مطمئن هستم که برای بسیاری از هواداران فوتبال نیز همینطور است. مشخصاً در آن زمان، هر هوادار فوتبالی در انگلیس درباره او صحبت میکرد: مردی با پالتویی تیرهرنگ که دیوانهوار در لبهی خط طولی الدترافورد میدوید تا گل تساوی را با بازیکنانش جشن بگیرد. . . . ژوزه به فوتبال علاقه داشت و میخواست فوتبالیست شود، اما بعد از سه دوره کوتاه در تیمهای کوچک پرتغال و یک دوره دوساله در یک تیم غیرحرفهای، پذیرفت که به عنوان بازیکن در فوتبال به جایی نخواهد رسید. او در سن 24 سالگی فوتبال را کنار گذاشت، به این امید که بتواند آینده درخشانی در مربیگری رقم بزند. مادرش میخواست ژوزه در رشته بازرگانی درس بخواند و او را در یک مؤسسه تحصیلی ثبتنام کرد، اما ژوزه جوان میخواست روی ورزش تمرکز کند، او از رفتن به آن موسسه خودداری کرد و در عوض به دانشگاه لیسبون رفت تا در رشته علوم ورزشی تحصیل کند، ژوزه درنهایت با نمراتی خوب فارغالتحصیل شد. ژوزه در بهترین دانشگاه علوم ورزشی شهر لیسبون تحت نظر پروفسور مانوئل سرجیو، چیزهای زیادی فراگرفت. او کسی بود که اعتقاد داشت یک مربی فوتبال نباید فقط دانشش مختص به مسائل فوتبالی باشد، مربی باید یک روانشناس باشد، کسی که با صحبتهایش دیگران را تهییج کند و دانشی شگرف در خود داشته باشد. در سال 1987، بعد از آن که مورینیو تحصیلش را به پایان رساند، در مدارس بسیاری به عنوان مربی تربیتبدنی فعالیت کرد، او اکثراً در مدارسی کار میکرد که کودکان معلول حضور داشتند تا به آنها کمک کند. ژوزه به عنوان یک جوان علاقه زیادی به مربیگری داشت، وقتی پدرش سرمربی شد، نهتنها تمرینات تیم پدرش را مشاهده میکرد بلکه سعی میکرد تا در مورد رقبا هم اطلاعاتی را کسب کند و راهی را بیابد تا بازی حریف را مختل کنند. مورینیوی جوان از همان زمان درسهای ارزشمندی را از مربیگری فراگرفت. 21 ساله بود که مشاهده کرد پدرش در روز کریسمس از شغلش اخراج شد. پدرش توانسته بود ریو آوه را به لیگ بالاتر بیاورد و آنها را به فینال جام حذفی رسانده بود، اما درنهایت کنار گذاشته شد. مهم نیست در گذشته چه دستاوردهایی اتفاقی افتاده، تنها چند نتیجه بد به معنای پایان کار خواهد بود.
کتاب باشگاه پنج صبحی ها اثری است به قلم رابین شارما، ترجمه رضا اسکندری آذر و چاپ انتشارات نون. کتاب حاضر در قالب داستانی خواندنی و تاثیر گذار به ارائه ی راهکارهایی کاربردی و متحول کننده می پردازد که راه دستیابی به موفقیت را در همه ابعاد زندگی به شکلی جامع نشان می دهند و چگونگی بهره گیری بهینه از زمان را در اختیار می گذارند.
خانم کارآفرینی که اخیرا در کار خود دچار شکست شده و مردی هنرمند برای نخستین بار یکدیگر را در همایشی انگیزشی می بینند و در آن جا با مردی میلیاردر آشنا می شوند که راهبردهایی اصولی را به آن ها آموزش می دهد…
گزیده ای از کتاب:
ما هر روز صبح که از خواب بیدار می شیم، ظرفیت ذهنی محدودی داریم. و هر قدر توجهمون رو به عواملی مثل اخبار، پیامک، فضای مجازی، خانواده، کار، سلامتی و زندگی معنوی معطوف کنیم، بخشی از تمرکزمون رو روی هریک از این فعالیت ها جا می ذاریم. این بینش خیلی مهمیه که باید مدنظر قرار بدیم. تعجبی نداره که اغلب ما با رسیدن ظهر، دیگه قادر به متمرکز موندن روی تکالیف مهم نیستیم. ما تمام پهنای باندمون رو استفاده کردیم. سوفی لیری، استاد دانشکده کسب و کار در دانشگاه مینه سوتا، از تمرکزی که ما روی عوامل حواس پرتی و باقی انحرافات معطوف می کنیم با عنوان “پس ماند تمرکز” یاد می کنه. اون کشف کرد که مردم زمانی که در طول روز مدام حواس خودشون رو با جا به جا شدن روی تکالیف مختلف پرت می کنن، بهره وری شون کاهش پیدا می کنه، چرا که هربار بخش ارزشمندی از تمرکزشون رو روی اهداف متعدد جا می ذارن. راه حل دقیقا این چیزیه که من پیشنهاد می دم: عوض اینکه مدام تغییر مسیر بدید، در هر مرحله، فقط روی یک هدف ارزشمند کار کنید- و این کار رو در یک محیط ساکت انجام بدید.
کارنامهی مربیگری یورگن کلوپ در دستهی دو فوتبال آلمان و با هدایت تیم نهچندان مطرح ماینتس آغاز شد و توانست آنها را برای اولینبار در چهلویک سال اخیر به #بوندسلیگا هدایت کند. سال ۲۰۰۸ به #بروسیا_دورتموند پیوست و توانست پیدرپی عناوین قهرمانی در لیگ داخلی را به دست آورد و باشگاه را به فینال لیگ قهرمانان اروپا هم برساند. او آلمان را برای یک شغل چالشبرانگیز به مقصد انگلیس ترک کرد تا هدایت لیورپول را به عهده بگیرد؛ تیمی که از دههی ۱۹۸۰ نتوانسته بود موفقیت چشمگیری به دست آورد. با آمدن کلوپ، سرانجام باشگاه توانست عصارهی اصیل خود را پیدا کند. با حضور کلوپ، تیم پویا، پُر شور، خستگیناپذیر و روان بازی میکند. او تمام حرکات، بازی تیم، تغییرات تاکتیکی، و هر ارتباطی بین بازیکنان درون زمین را احساس میکند. چشمان او شور و هیجان و هر خشمی را در فراز و فرود تیمش آشکار میکند.
رایان هالیدی، نویسندهای که مفاهیم خودشناسی و موفقیت را با شیوه مخصوص خودش آموزش میدهد در این کتاب هم دست به شیوهای متفاوت برای آموزش زده است. هالیدی در این اثر از خودپسندی حرف میزند.
عنوان کتاب را که میخوانید فکر میکنید این اثر در ستایش خودپسندی است درحالی که وقتی آن را باز میکنید، حال و هوای دیگری دارد.
هالیدی در این اثر با شما از آدمهایی حرف میزند که نوابغ خودشیفته نیستند. کسانی که اهدافشان را بر تمایلشان به دیدهشدن و شناختهشدن، برتری دادهاند.
او میگوید خاص بودن یا قدرت، اختیار و انگیزه داشتن همیشه خوب است اما هدف ما در این کتاب، پرداختن به این موضوع نیست. صفحات و مطالب این کتاب جوری تنظیم شدهاند تا در آخر شما به این جمله برسید: «خودتان را بیشتر دست کم بگیرید» روی داستانهایی که درباره منحصربه فرد بودنتان تعریف میکنید، کمتر حساب کنید و در نهایت برای کاری که میخواهید با آن دنیا را دگرگون کنید، بیشتر وقت بگذارید.
او با استناد به این سخن بیسمارک که میگوید: «بلاخره هر احمقی هم میتواند از تجربه خودش عبرت بگیرد، ترفند اصلی عبرت گرفتن از تجربه دیگران است» میگوید کتاب حاضر حول بخش دوم ایده بیسمارک، یعنی عبرت گرفتن از تجربه دیگران شکل گرفته است. او در این کتاب شما را به کاوش در خودپسندی خود و خودپسندی کسانی دعوت کرده که سالها آنها را الگوی خودتان میدانستید.