یک زن همیشهخوشبین بعلاوه یک غریبهی شکستخورده؛
«جس توماس» زنی با دو شغل و دو بچه، از پس هزینههای زندگی خود و فرزندانش برنمیآید و هیچوقت پول کافی ندارد. با پوشیدن دمپایی لاانگشتی به استقبال بهار میرود و وقتی روزگار زمینش میزند، نهایت تلاشش را میکند دوباره روی پا بایستد. با این همه، مشکلاتی وجود دارند که خودش به تنهایی از عهدۀ آنها برنمیآید. «اد نیکلاس» مرد موفقی که دچار بدبیاری میشود و با یک اشتباه همهچیزش را میبازد. حالا تلاش میکند زندگیش را دوباره از نو بسازد.
مرد نمیخواهد به کسی کمک کند و زن نمیخواهد کسی به او کمک کند، اما آیا این دو میتوانند در کنار هم به جایی برسند؟
رمانی پرکشش از شرح یک دلدادگی که من از خواندنش لذت بردم. «روزنامهی دیلی میل»
مریم مفتاحی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این رمان عنوان کرد: این رمان در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارد. جوجو مویز در این رمان همچون سایر رمانهایشان به یک سری مسائل انسانی و اجتماعی پرداخته و با نگاهی واقعبینانه رفتارها و واکنشهای انسانها را در موقعیتهای نامطلوب و مطلوب زندگی دستمایه قرار داده و رمانی از آن بیرون کشیده که باز هم مثل بقیه رمانهایشان پیامی در آن نهفته است.
وی ادامه داد: بعضی رمانها بیش از ۱۰ کتاب روانشناسی و خودشناسی میتوانند به افراد کمک کنند خود را بیابند. معجزه خانم مویز و هنرش در این است که در این رمان نیز مثل دو رمان «من پیش از تو» و «پس از تو» با ادبیاتی بدور از هرگونه پیچیدگی موفق میشود رمانی ارائه کند که تأثیرگذار باشد و خواننده را به تفکر وادارد.
به گفته مفتاحی زبان خانم مویز در این کتاب نیز ساده و شفاف و لطیف است و در این رمان نیز مثل همیشه صمیمی مینویسد و همین صمیمیت است که به دل خواننده مینشیند.
وی ادامه داد: خانم مویز در رمان «یک بعلاوه یک» از زن جوانی مینویسد که در جامعه تنها رها شده و باید زندگی دختر نابغه ریاضی و پسرش را که به فرزندی پذیرفته اداره کند، این زن همیشه به فرزندانش گفته که باید درستکار باشند و خلاف نکنند، اما آیا میتوان در این دنیای سراسر آشوب به اخلاقیات پایبند بود؟