در گوشهاي از لندن، هنري لاشاپل که پنجاه سال پيش در فرانسه در يک آموزشگاه سوارکاري مخصوص نخبگان تعليم ديده است، به نوه و اسبش ميآموزد چگونه بر نيروي جاذبهي زمين غلبه کنند و حرکات نمايشي انجام دهند. سپس مشکلاتي پيش ميآيد و ساراي چهارده ساله مجبور ميشود خود به تنهايي کار را ادامه دهد. ناتاشا مکولي، وکيل و حقوقدان، بهاجبار با همسر سابقش در يک خانه زندگي ميکند، زندگي او مختل شه و توانايي حرفهاش بهدلايلي زير سوال رفته است. وقتي بازي روزگار سارا را در مسير او قرار ميدهد، اين فرصت نصيب ناتاشا ميشود تا به زندگي خود سروسازماني بدهد. اما او نميداند که سارا رازي در دل دارد... رازي که زندگي همهي آنها را تغيير خواهد داد و...