زندگی خود را دوباره بيافرينيد

در این کتاب که مؤلفان آن هر دو از شناخت‌درمانگران بنام هستند، 11 الگوی رفتاری مخرب و تکراری، که با خودانگارۀ منفی ارتباط دارند، مشخص شده‏ اند. ضمن شرح حال بیماران واقعی، مؤلفان نشان می‌دهند که چگونه هر یک از این الگوهای ناکارآمد از تجارب کودکی ریشه گرفته و خود، مبنایی برای ارزیابی خویشتن در بزرگسالی می‌شوند.

در ادامۀ کتاب، برنامه‌ای عملی با استفاده از تکنیک‌های تجربی (تماس با کودک درون) و شناختی (بازنویسی خود و جایگزینی آن با الگوی ناکارآمد) و رفتاری (شناسایی رفتارهای خاص و تغییر آنها) معرفی می‌شود. این کتاب ابزار قدرت‌مندی برای کار با مراجعان براساس رویکردهای شناختی و طرحواره‏ درمانی است.

دکتر آرون تی. بک بنیانگذار درمان شناختی-رفتاری در مقدمۀ این کتاب می‏‌نویسد: “یانگ و کلوسکو بر اساس خلاقیت و تدبیراندیشی توانسته‌اند ابزارهای اثرگذاری برای تغییر روابط بین‏‌فردی و روابط شغلی تدوین کنند. به دنبال تغییر در روابط بین‏ فردی و روابط شغلی، زندگی تغییر شگرفی خواهدکرد. این کتاب نشان می‌دهد که نویسندگان از بینش بالینی، حساسیت و شفقت خاصّی برای راه‌حل اندیشی مشکلات بین‏ فردی و مشکلات شغلی برخوردارند.”

زندگى من استفان هاوكينگ (کوله پشتی)

کتاب زندگی من با عنوان اصلی My Brief History  سال 2013 منتشر شد. این کتاب شرح حال استیون ویلیام هاوکینگ، فیزیکدان و کیهان‌شناس نام آشنای انگلیسی، از دوران کودکیش تا روزگار شهرتش از زبان خودش است. مانند دیگر کتاب‌های هاوکینگ این کتاب را هم انتشارات آمریکایی بانتام منتشر کرده است.

استیون هاوکینگ کتاب زندگی من را در 11 فصل نوشته است. عنوان فصل‌های کتاب به شرح زیر است:

کودکی، سنت آلبانس، آکسفورد،کمبریج ، امواج گرانشی، بیگ بنگ (انفجار عظیم)، سیاهچاله‌ها، کالتچ(موسسه‌ی فناوری کالیفرنیا)، ازدواج، تاریخچه‌ی زمان، سفر زمان، زمان موهومی و بدون مرزهاست.

او در این کتاب با لحنی ساده و روان داستان زندگی و روابطش با نزدیک‌ترین آدم‌های زندگیش را روایت کرده است و به تاثیرات بیماریش در نگاهش به زندگی پرداخته است. در جایی از کتاب هاوکینگ می‌گوید:« یک بار حساب کردم که در طول سه سالی که آن‌جا بودم، حدود هزار ساعت کار کرده‌ام؛ به طور متوسط روزی یک ساعت. من به این عدم کار کردن افتخار نمی‌کنم، ولی آن زمان نگرش من با اکثر دانشجویان مشترک بود؛ متاثر از جو ملالت آور و احساس این که هیچ چیزی ارزش تلاش کردن ندارد. یک نتیجه از بیماری من تغییر دادن همه‌ی این اوضاع بود . وقتی با امکان مرگ زودرس مواجه‌ای، آگاهت می‌کند که زندگی ارزش زیستن دارد و خیلی چیزها هست که می‌خواهی انجام بدهی.»

رهبری عملگرا (کوله پشتی)

این کتاب شامل ده فصل است که از سه بخش اصلی تشکیل شده و به دوران مربیگری آنچلوتی در تیم های پارما، یوونتوس، میلان، چلسی، پاریسن ژرمن و رئال مادرید پرداخته است.

کارلو آنچلوتی یکی از برترین مربیان تاریخ دنیای فوتبال است. او جزو معدود افرادی است که هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان سرمربی، موفق شده جام معتبر لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر ببرد. آنچلوتی 5 بار به قهرمانی در اروپا رسیده است، او در کنار باب پیزلی، با سه قهرمانی در معتبرترین تورنمنت اروپایی، پرافتخارترین سرمربی به حساب می آید. بی گمان سبک مربیگری و رهبری او می تواند الگوی مناسبی برای بسیاری از مربیان کنونی فوتبال باشد. در این کتاب، مصاحبه های خواندنی با کریستیانو رونالدو، زلاتان ابراهیموویچ، دیوید بکهام و سرآلکس فرگوسن انجام شده است که این بزرگان، از دیدگاه خود به توصیف آنچلوتی می پردازند.

در "رهبری عملگرا" کارلو آنچلوتی ما را به رختکن تیم هایش می برد، کارلتو از کنار آمدن با خواسته های بازیکنان، مطالبات بی پایان رؤسای باشگاه ها، تاکتیک های تیمی، حربه های مربیگری، مدیریت کردن ستارگان و شیوه رهبری در یک سازمان بزرگ صحبت می کند

رهبرى (کوله پشتی)

 

رهبری | سر الکس فرگوسن، مایکل موریتز | ترجمه‌ی حسین گازر | نشر کتاب کوله‌پشتی «انگیزه برای من ترکیبی از اشتیاق برای کار سخت، تحمل عاطفی، قدرت تمرکز بالا و تنفر از شکست است.» (از متن کتاب)
.
سر الکس فرگوسن در این کتاب به تفصیل به دستاوردهای خود در عرصه‌ی مدیریت و مربیگری پرداخته است؛ دستاوردهایی که دانستن و عملی کردن آنها نه فقط برای مربیان و دست‌اندرکاران تیم‌های ورزشی مفید و سودمند است، بلکه می‌تواند راهگشای هر کسی باشد که خواستار موفقیت و پیروزی است.
.
«من به این مسئله پی برده‌ام که انسان‌ها با نیروهای متفاوتی غیر از نگاه‌کردن، گوش‌دادن و مطالعه شکل می‌گیرند. همه‌ی ما قربانی تصادفی دی‌ان‌ای والدین خود هستیم. به شانس اعتقاد داریم و شرایط و نوع تحصیلات نیز اهمیت دارند. با این حال، همه دارای دو ابزار بسیار قدرتمند هستیم که کاملا تحت کنترل‌مان قرار دارند: چشم و گوش‌مان. نگاه کردن به دیگران، گوش دادن به توصیه‌های آنها و مطالعه در مورد مردم، سه مورد از بهترین کارهایی هستند که من تا به اینجای زندگی‌ام انجام داده‌ام.» (از متن کتاب)

 

راهى طولانى كه رفتم (کوله پشتی)

كتاب شماره ى سه از ليست صد كتاب بيوگرافى كه هر كس بايد در طول عمرش بخواند به انتخاب سايت آمازون" شاید رقمی بالغ بر سیصد هزار کودک‌ْسرباز، نشئه از مواد مخدر و کلاشنیکف‌به‌دست، در بیش از پنجاه منازعه و جنگ در سرتاسر دنیا حضور داشته باشند. «اسماعیل به‌آ» یکی از همین کودکْ‌سربازان بوده، و یکی از اولین افرادی‌ست که داستان و مشاهدات خود را از یکی از مهیب‌ترین جنگ‌های دنیا بازگو می‌کند. اسماعیل به‌آ در «راهی طولانی که رفتم» که آن را در سن ۲۶ سالگی به نگارش درآورده است، داستانی مهیج و منکوب‌کننده را روایت می‌کند. او در سن ۱۲ سالگی، به دنبال حمله‌ی شورشی‌ها از خانه و روستای خود می‌گریزد و آواره‌ی سرزمین‌هایی می‌شود که در پی اعمال خشونت‌آمیز شورشی‌ها دیگر قابل تشخیص نیستند. وی در سن ۱۳ سالگی توسط ارتش دولتی سربازگیری می‌شود. به‌آ که قلبا انسان ملایم و مهربانی است، متوجه می‌شود که توانایی انجام چه کارهای هولناکی را دارد. او عاقبت توسط نیروهای یونیسف آزاد، و به مرکز بازپروری فرستاده می‌شود و تلاش می‌کند تا انسانیت خود را بازیابد و به جامعه‌ی بشری، که اینک به او به دیده‌ی ترس و بدگمانی می‌نگرد، بازگردد. «راهی طولانی که رفتم» داستانی‌ست راجع به امید و رستگاری.

در سوم (میلکان)

زندگی و کسب‌وکار و موفقیت درست مثل کلوپ شبانه‌اند.
همیشه سه ورودی وجود دارد.
درِ اول: ورودی اصلی که صفش تا انتهای ساختمان ادامه دارد؛ ۹۹ درصد افراد اینجا منتظر می‌ایستند و امیدوارند بالاخره بروند داخل.
درِ دوم: ورودی ویژه که مخصوص میلیاردرها و افراد مشهور و فرزندانشان است.
اما هیچ‌کس به شما نمی‌گوید همیشه‌ی خدا درِ سومی هم وجود دارد. این ورودی همانی است که باید از صف خارج شوید، در کوچه بدوید، صد بار در را بزنید، پنجره را باز کنید، دزدکی وارد آشپزخانه شوید؛ همیشه راهی وجود دارد.
بیل گیتس چگونه اولین نرم‌افزارش را فروخت و استیون اسپیلبرگ چگونه جوان‌ترین مدیر استودیو در تاریخ هالیوود شد؟ خب آن‌ها… از در سوم رفتند.

زندگی و کسب‌وکار و موفقیت درست مثل کلوب شبانه‌اند.
همیشه سه ورودی وجود دارد.

دختری با کت آبی (میلکان)

داستانی از جنگ، عشق و امید که برنده جایزه ادگار ۲۰۱۷ شده‌است.

داستان در آمستردام و در سال ۱۹۴۳ می‌گذرد. هانکه، روزهایش را با تهیه و تحویل کالاهای بازار سیاه به مشتری‌هایش می‌گذراند و شب‌ها نیز مجبور است ماهیت اصلی کارش را از پدر و مادر نگرانش مخفی سازد. نامزد هانکه با یورش آلمانی‌ها در جنگ کشته شده و او هر لحظه را با غم و سوگ نامزدش سپری می‌کند. هانکه دوست دارد که کار غیرقانونی‌اش را نوعی شورش و سرکشی کوچک قلمداد کند. در روزی عادی، یکی از مشتریان هانکه، خانم جانسن، از او درخواست کمک می‌کند. زمانی که هانکه درخواست خانم جانسن را می‌شنود، بسیار شوکه و شگفت‌زده می‌شود.

خانم جانسن می‌خواهد نوجوانی یهودی را پیدا کند که در خانه‌اش مخفی شده‌بود ولی اکنون بدون هیچ رد و نشانی ناپدید شده‌است. هانکه در ابتدا تمایلی به درگیر شدن در چنین ماجرای خطرناکی ندارد، اما او درنهایت، وارد گستره ای وسیع از اسرار و ماجرجویی‌ها می‌شود که او را به قلب مقاومت علیه نازی‌ها می‌کشاند، چشمانش را روی بی‌رحمی و ستم‌های جنگ باز کرده و او را وادار می سازد که هر طور شده کاری بکند.

مونیکا هسی، نویسنده‌ی آمریکایی، آثار فوق العاده موفقی در کارنامه‌ی هنری خود دارد. او برای روزنامه‌ی واشنگتن‌پست، مطلب می‌نویسد و مانند داستان‌نویسی، در این حرفه هم موفقیت‌های ارزشمندی کسب کرده‌است.

دختری با هفت اسم (کوله پشتی)

کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی نوشتۀ هیئون سئو لی، نگاهی فوق‌العاده به زندگی در یکی از بی‌رحم‌ترین و مخفی کارترین دیکتاتوری‌های جهان و ماجرای مبارزه هراس‌آور یک زن برای فرار از دستگیری و رساندن خانواده‌اش به آزادی است.

دختری با هفت اسم (The girl with seven names) در سال 2015 منتشر شد و خیلی زود جزو کتاب‌های پرفروش‌ نیویورک‌تایمز قرار گرفت. همچنین در همان سال نامزد جایزه بهترین اتوبیوگرافی به انتخاب گودریدز شد.

هیئون سئو لی (Hyeonseo Lee) که کودکی‌اش در کره شمالی سپری می‌شد یکی از میلیون‌ها نفری بود که در دام رژیم مخفی کار و ستمگر کمونیست روزگار می‌گذراندند. خانه کودکی‌اش در مرز چین او را در شرایطی فراتر از حدود کشور محصورش قرار می‌داد و وقتی قحطی دهه 1990 آمد او شروع به تفکر، پرسشگری و درک این نکته کرد که در سراسر عمرش شستشوی مغزی شده است. با توجه به میزان فقر و بیچارگی اطرافیانش متوجه شد که کشورش نمی‌تواند چنان که می‌گفتند «بهترین کشور روی زمین» باشد.

هنگامی که به سن هفده سالگی رسید تصمیم گرفت از کره شمالی بگریزد. در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید که برای اینکه باز هم کنار خانواده‌اش باشد باید دوازده سال صبوری کند.

هیئون سئو لی دربارۀ این اثر می‌گوید:

«داستانی که می‌گویم برای افرادی مثل من که در کرۀ شمالی به‌ دنیا آمده و از آن فرار کرده‌اند داستان عجیبی نیست. اما می‌توانم تأثیرش را در افراد حاضر در این همایش ببینم. شوکه شده‌اند. احتمالاً از خودشان می‌پرسند چرا هنوز چنین کشوری در دنیا وجود دارد.

شاید درک این واقعیت برایشان سخت‌تر هم باشد که من چطور هنوز عاشق کشورم هستم و دلم برایش تنگ شده، برای کوه‌های برفی‌اش، برای بوی نفت سفید و زغا‌ل‌سنگ، برای دوران بچگی‌ام، آغوش امن پدرم و خوابیدن کف زمین‌های گرم. درست است که زندگی جدیدم راحت است، اما هنوز هم دختری هستم اهل هیسان که آرزو دارد همراه خانواده‌اش در رستوران موردِ علاقه‌شان نودل بخورد. دلم برای دوچرخه‌ام تنگ شده، و برای منظرۀ رودخانه‌ای که به چین می‌رود.

ترک‌ کردن کرۀ شمالی به ترک‌ کردن هیچ کشوری شباهت ندارد. بیشتر شبیه رفتن از جهانی دیگر است. هر چقدر هم از آن دور شوم، باز هم جاذبه‌اش رهایم نخواهد کرد. حتی برای کسانی که در آن کشور، رنج زیادی کشیده‌اند و از جهنم فرار کرده‌اند هم ممکن است زندگی در دنیای آزاد چنان دشوار باشد که برای کنار آمدن با آن و یافتن خوشبختی دست‌وپا بزنند. حتی بعضی از آن‌ها تسلیم می‌شوند و به زندگی در آن جای تاریک برمی‌گردند-درست مثل خود من که وسوسه شدم برگردم، آن‌ هم بارها.

اما واقعیت این است که من نمی‌توانم برگردم. درست است که رؤیای آزادی کشورم را در سر می‌پرورانم، اما کرۀ شمالی هنوز بعد از گذشت سالیان سال، مثل همیشه، کشوری بسته و ظالم است، و اگر زمانی برسد که بتوانم با امنیت خاطر به آن برگردم، احتمالاً در کشور خودم غریبه‌ خواهم بود.

حالا که این کتاب را بازخوانی می‌کنم، می‌بینم که این داستان بیداری من است، داستان بلوغی طولانی و دشوار. به این واقعیت دست یافته‌ام که به‌ عنوان یک فراری از کرۀ شمالی، در جهان، غریبه محسوب می‌شوم، یک تبعیدی‌. هر قدر هم تلاش کنم تا خودم را با جامعۀ کرۀ جنوبی وفق بدهم، باز هم فکر نمی‌کنم به‌ طور کامل به‌ عنوان شهروند کرۀ جنوبی پذیرفته بشوم. از این مهم‌تر اینکه، خودم هم این هویت را قبول ندارم. من خیلی دیر به کرۀ جنوبی رفتم، در بیست‌وهشت‌ سالگی. ساده‌ترین راه برای حل مسئلۀ هویتم این است که بگویم کره‌ای هستم. اما چنین کشوری وجود ندارد. کرۀ واحدی وجود ندارد.»

در بخشی از کتاب دختری با هفت اسم می‌خوانیم:

با صدای گریۀ مادرم از خواب بیدار شدم. مین‌هو، برادر کوچکم، هنوز روی زمین کنار من خواب بود. ناگهان پدرم سراسیمه وارد اتاق شد و فریاد زد «بیدار شین!»

دست‌های ما را کشید، هُلمان داد و از اتاق بیرون کرد. مادرم پشت‌ سرش بود و مثل بید می‌لرزید. آسمان صاف بود. غروب شده بود و هوا رو به تاریکی می‌رفت. مین‌هو هنوز گیج خواب بود. به خیابان رفتیم و سرمان را سمت خانه چرخاندیم. تنها چیزی که به چشم می‌خورد دود سیاه روغنی بود که از پنجرۀ آشپزخانه بیرون می‌زد و شعله‌های سیاه آتش که روی دیوارهای بیرون خانه زبانه می‌کشید.

در کمال تعجب دیدم پدرم با عجله سمت خانه برگشت.
صدای غرش عجیبی مثل هجوم طوفان از داخل خانه به‌ گوش رسید. صدایی مثل بوم. کاشی‌های یک قسمت از سقف فرو ریخت، و گلوله‌ای از آتش مثل یک گل نارنجی‌ رنگ شن به آسمان پرتاب شد و خیابان را روشن کرد. یک قسمت از خانه غرق در آتش شد و دود غلیظ و سیاهی از بقیۀ پنجره‌ها بیرون زد.

پدرم کجا بود؟
در یک چشم‌به‌هم‌زدن تمام همسایه‌ها دورمان جمع شدند. یک نفر با سطل روی آتش‌ آب می‌ریخت-انگار با این کارش آتش‌سوزی مهار می‌شد. صدای غژغژ‌ کردن و از هم‌ گسیختن چوب‌ها بلند شد و بعد هم کل سقف آتش گرفت.

گریه نمی‌کردم. حتی نفس هم نمی‌کشیدم. چرا پدرم از خانه بیرون نمی‌آمد؟
شاید فقط چند ثانیه گذشت اما مثل چند ساعت طول کشید. ناگهان از خانه بیرون آمد و سمت ما دوید. بدجور سرفه می‌کرد. تمام هیکلش از دود، سیاه شده بود و صورتش از روغن برق می‌زد. در هر دستش دو قاب مستطیلی بود.

دانش خانواده و جمعیت (نشرمعارف)

کتاب دانش خانواده و جمعیت به قلم جمعی از نویسندگان دانشگاه معارف اسلامی و با هدف آگاهی بخشی به دانشجویان در زمینه هایی چون آشنایی با مبانی بنیادی و اصولی خانواده، مهارت های تشکیل خانواده، تعالی و تحکیم این نهاد ارزشمند، تسهیل ازدواج جوانان و همچنین بررسی مسائل جمعیت و مشکلات پیرامون آن نگاشته شده است. "دانش خانواده و جمعیت" که به عنوان دو واحدی درسی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز رسیده،  شامل مجموعه ای از دانش های مهارتی، رفتاری و شناختی است که می تواند مسیر جوانان را قبل و بعد از تشکیل خانواده شفاف تر و هموار تر نماید.

از جمله موضوعاتی که در این کتاب مورد بحث قرار می گیرد می توان به این موارد اشاره کرد: بیان مفهوم بنیاد خانواده در آموزه های دینی، معیار های انتخاب همسر، مهارت ها و توانایی های لازم جهت تشکیل خانواده، مدیریت عاطفی، اقتصادی و اخلاقی پس از اردواج، آشنایی با مسائل زناشویی، پاسداری و ایمنی از بنیان خانواده، بررسی آسیب ها و ارائه راهکارهای مختلف در خانواده، آمادگی های لازم برای فرزند آوری، بررسی مسائل و مشکلات مرتبط با جمعیت

 

کتاب "دانش خانواده و جمعیت، ویراست سوم" دارای هفت فصل به شرح زیر است:

  • فصل اول: تشکیل خانواده
  • فصل دوم حقوق،مسئولیت و تعالی خانواده
  • فصل سوم: تحکیم خانواده
  • فصل چهارم: ایمن سازی خانواده
  • فصل پنجم: فرزند آوری و فرزند پروری
  • فصل ششم: جمعیت

 

 

دالان‌ بهشت‌ (ققنوس)

از پرفروش‌ترین‌ رمان‌های‌ ایرانی‌. داستان‌ زندگی‌ دختری‌ که‌ بنابه‌ تصمیم‌ والدینش‌ ازدواج‌ می‌کند، خیلی‌ زود شکست‌ می‌خورد و... خدایا چقدر نفهم‌ و کودن‌ بودم‌ که‌ درک‌ نمی‌کردم‌. حس‌ حسادت‌ زنانه‌ کجا و غیرت‌ و تعصب‌ مردانه‌ کجا! حتی‌ مهلت‌ نشد چشم‌هایش‌ را ببینم‌، سیلی‌اش‌ چنان‌ سخت‌ و محکم‌ و آنی‌، مثل‌ برِ توی‌ صورتم‌ خورد که‌ هیچ‌ چیز ندیدم‌. پسر یا دختر کدام‌ مقصرند؟ و آیا این‌ پرسش‌ از ریشه‌ اشتباه‌ نیست‌؟ پسر جوانی‌ تحصیل‌ کرده‌ است‌، زندگی‌ اجتماعی‌ موفقی‌ دارد و رفتارهایش‌ توسط‌ هر دو خانواده‌ تأیید می‌شود. دختر اما بی‌تجربه‌ است‌، از پشت‌ میز مدرسه‌ و از بازی‌ کودکانه‌ به‌ جایی‌ پرتاب‌ شده‌ است‌ که‌ نمی‌شناسدش‌ و بزرگ‌ترها زندگی‌ زناشویی‌اش‌ می‌خوانند. همه‌ چیز علیه‌ دختر است‌. نویسنده‌ اما به‌ یاری‌ سطرهای‌ نانوشته‌اش‌ چیز دیگری‌ را به‌ تصویر می‌کشد. سپیدخوانی‌ها از به‌ مسلخ‌ بردن‌ یک‌ قربانی‌ حکایت‌ می‌کنند. نازی‌ صفوی‌، ٣٨ سال‌ دارد، ذاتاً نویسنده‌ است‌ و در آثارش‌ بیش‌ از هر چیز به‌ زنان‌ می‌پردازد. به‌ زنان‌ و آزادی‌های‌ بدیهی‌ اما به‌ کسوت‌ آرزو درآمده‌شان‌.

خودت را تباه نکن (میلکان)

چه چیزی سد راه تو شده است و نمی‌گذارد بهترین زندگی را داشته باشی؟

در پاسخ به این پرسش بیشتر مردم به چیزهایی مانند اختلال در روابط، کمبودهای مالی، شغل نامناسب و یا شرایط نامطلوب اشاره می‌کنند. اما هیچ‌کدام از این توجیهات چیزی را عوض نمی‌کند.

گری جان بیشاب در طول ده‌ها سال کار با مردم به عنوان مربی رشد فردی دریافته است که تنها مانع یک چیز است؛ خود انسان. اگر از این حرف دلخور شده‌اید یا برایتان مفهوم نیست بهتر است این کتاب را نخوانید چون تاثیری بر شما نخواهد داشت اما اگر به دنبال کتابی هستید که به شما توانایی دهد تمام قابلیت‌های منتظر شکوفاشدن خود را بیابید، بخت یارتان بوده است. بیشاپ معتقد است همه انسان‌ها در طول روز و زندگی روزمره دو نوع مکالمه دارند، مکالمه با دیگران و با خود و جالب اینجا است که بیشتر مکالمات ما در طول روز با خودمان است. «چه درون‌گرا باشید و چه برون‌گرا، چه خلاق باشید و چه اهل عمل، درهرصورت، بیشتر وقتتان را صرف صحبت با خودتان می‌کنید و این کار را در حین ورزش کردن، کار کردن، غذا خوردن، خواندن، نوشتن، راه رفتن، پیامک فرستادن، گریه کردن … انجام می‌دهید.» بیشاپ با یک راه حل ساده به شما پیشنهاد می‌کند، مکالماتتان را با خودتان تغییر دهید و آنها را در جهت تقویت توانایی‌هایتان بکار بگیرید زیرا مطالعات و بررسی‌ها نشان می‌دهند که مثبت‌گویی با خود، به‌صورت چشمگیری خلق‌وخو و حالمان را بهتر می‌کند، اعتمادبه‌نفس و خلاقیتمان را افزایش می‌دهد و علاوه بر این‌ها، نتایج مثبت فراوان دیگری نیز به دنبال دارد. درواقع این کتاب یادمان می‌دهد چگونه از زبان استفاده کنیم تا زندگی‌مان بهتر شود.

کتاب «خودت را تباه نکن» راهنمایی است برای کنارکشیده‌ها و شکست‌خورده‌ها. مانیفستی است برای تغییرات واقعی در زندگی و از بند رها کردن عظمت نهفته در روحتان. این کتاب صمیمانه و با شیوه‌ای واقعی برایتان قلاب می‌گیرد تا بتوانید به مراحل بالاتری از استعدادهای واقعی‌تان صعود کنید.

خودت باش دختر (کوله پشتی)

تا به حال این فكر به سرت زده كه آن‌قدرها هم كه باید خوب نیستی؟ كه به اندازه كافی لاغر نیستی؟ كه مادر بدی هستی؟ آیا این فكر به سرت زده كه لیاقتت همین است كه با تو بدرفتاری شود؟ كه هیچ ارزشی نداری و هرگز به جایی نخواهی رسید؟ تمامی این‌ها دروغ است. دروغ‌هایی كه توسط جامعه، رسانه‌ها، خانواده‌هایمان، یا صادقانه بگویم، توسط خود شیطان ساخته شده و تداوم یافته‌اند. این دروغ‌ها برای اعتماد‌به‌نفس و توانایی‌های ما خطرناك و ویرانگر هستند. بزرگ‌ترین گناه این دروغ‌ها این است كه اصلا آن‌ها را نمی‌شنویم. ما به ندرت دروغ‌هایی را كه درباره خودمان ساخته‌ایم می‌شنویم چون سال‌هاست كه آن‌ها با صدای بلند در گوش‌هایمان نجوا می‌شوند و از این رو شنیدن‌شان تبدیل به امری عادی شده است. حرف‌های نفرت‌انگیزی كه هر روز بر سرمان آوار می‌شوند اما متوجه‌شان نمی‌شویم. تشخیص دروغ‌هایی كه در مورد خودمان باور كرده‌ایم كلید تبدیل شدن به نسخه بهتری از خودمان است. اگر همزمان با علم به این كه بر ناملایمات زندگی‌مان تسلط داریم بتوانیم مركز اصلی آن‌ها را نیز پیدا كنیم آن‌وقت است كه می‌توانیم به درستی مسیرمان را تغییر دهیم.

خلق مدل کسب و کار (آریانا قلم)

این کتاب ابزاری را در دست شما می‌گذارد تا از آن طریق بتوانید با استفاده از رویکردی نوین در مدیریت به نام «رویکرد طراحی» با ترسیم و طراحی مدل کسب ‏و کار به خلقی نوآورانه دست بزنید و سازمان خود را متحول نمایید.

همراه با تولد هر سازمانی، مدل کسب‏ وکار آن نیز متولد می شود و این امر نشان‏ دهنده ضرورت توجه به طراحی آگاهانه مدل‏های کسب‏ وکار دارد که کاربرد بسیاری در علوم سازمانی داشته باشد. استراتژیست‌ها باید بدانند که مدل کسب‏ وکار یک سازمان چیست تا بتوانند چالش سازمان در تعامل با محیط را درک کرده و برای گذر از آن استراتژی مناسب را فرموله نمایند. افراد کارآفرین باید خود را به ابزار ترسیم و طراحی مدل کسب‏ وکار مجهز نمایند تا بتوانند تراوشات ذهنی خود را در قالبی درآمدزا قرار دهند تا بتوانند سرمایه‌گذاران را قانع نمایند و نوآوری‌های خود را به سرانجام برسانند. در صورتی که نوآوری‌های فناورانه، پروژه‌های ارائه محصول جدید به بازارهای فعلی و نیز ارائه محصولات فعلی به بازارهای جدید با طراحی مدل کسب‏ وکار مناسب همراه نشوند، همگی به شکست خواهند انجامید.این کتاب ابزاری را در دست شما می‌گذارد تا از آن طریق بتوانید با استفاده از رویکردی نوین در مدیریت به نام «رویکرد طراحی» با ترسیم و طراحی مدل کسب‏وکار به خلقی نوآورانه دست بزنید و سازمان خود را متحول نمایید.

خلق شادی با هنر ژاپنی (میلکان)

ماری کندو اهل ژاپن و عاشق مرتب‌کردن است. او در سراسر جهان، انقلابی در خانه‌ها و به‌طور‎کلی در زندگی‌ها به‌پا کرده است. حالا هم کندو راهنمایی مصور تهیه کرده تا با آن، با استفاده از روش مورد ادعایش، یعنی روش کانماری، به شما کمک کند خانه‌ای سرشار از شادی بسازید، درست همان چیزی‎که می‌خواهید.
خلق شادی با هنر ژاپنی شامل توضیحاتی گام‌به‌گام و تصویری در مورد همه‌چیز است: از پیراهن و جوراب گرفته تا کشوها و کمدهای کاملاً مرتب. کندو در این کتاب به پرسش‌های تکراری هم پاسخ می‌دهد، پرسش‌هایی مثل این‎که آیا وسایلِ لازم که شادی‌آفرین نیستند را نگه داریم یا نه. او در مورد انواع دسته‌بندی توضیحاتی می‌دهد، دسته‌بندیِ چیزهایی مانند ابزارهای آشپزخانه، مواد تمیزکننده، لوازم سرگرمی، و عکس‌های دیجیتال. او درباره‌ی ساخت «محل شخصی و نیروبخش» در خانه‌تان هم توصیه‌هایی دارد. این کتابِ همراه و جامع مطمئناً برای هر کسی‎که در آرزوی ساده‌کردن زندگی‌اش است شادی‌آور خواهد بود.

«مأموریت کندو در کتاب راهنمایش در مورد مرتب‌کردن این است: به ما کمک کند که درک کنیم چه‌چیزی شادی‌بخش است، و این دانش را در خود پرورش دهیم.»
ــ لس‌آنجلس‌تایمز

«روش کندو می‌تواند زندگی‌تان را تغییر دهد؛ اگر اجازه دهید.»
ــ تودی دات‌کام

خشم و هیاهو

عنوان کتاب: خشم و هیاهو

نویسنده: ویلیام فاکنر

مترجم: صالح حسینی

ناشر: نیـلوفر

نوبت چاپ: هشتم 1390

قیمت: 120000 ریال

قطع: رقعی

تعداد صفحات: 432

خانه عروسک و اشباح

عنوان کتاب: خانه عروسک و اشباح

نویسنده: هنریک ایبسن

مترجم: مهدی فروغ

ناشر: انتشارات زوّار

نوبت چاپ: سوم 1390

قیمت: 55000 ریال

قطع: رقعی

تعداد صفحات: 198

جهان هستی هوایت را دارد (میلکان)

«جهان هستی هوایت را دارد» یا «تبدیل ترس به ایمان» کتابی درزمینه موفقیت نوشته گبریل برنستین است.

اوپرا وینفری برنستین را «رهبر فکری جدید» نامیده است. او معمولاً به‌عنوان متخصص در برنامهٔ دکتر اُز۶۳ حضور پیدا می‌کند. نیویورک تایمز او را «الگوی جدید» خوانده است. گابریل نویسندهٔ کتاب‌های پرفروش شاید معجزه کنیم و معجزه‌های اکنون است. اخیراً گابریل به‌عنوان «فعال معنوی» به همراه دیپاک چوپرا، مجریان بزرگ‌ترین مراقبهٔ گروهی کتاب رکوردهای گینس هستند.

یوتیوب او را جزء شانزده ویدئو بلاگر اول خود نامید. وب‌سایت ماشابل حساب توییتر او را در لیست یازده حساب توییتری که باید دنبال کرد، قرار داده است. همچنین نشریهٔ فوربس او را در لیست بیست زن صاحب برند جهان قرار داده است. گابریل برن استین در نشریات و برنامه‌هایی نظیر ال، اون، کتی لی و هدا، تودی شو، سوپرسول ساندی اپرا، برنامهٔ کوئین لطیفه، اندرسون لایو، اکسس هالیوود، ماری کلر، هلث، سلف، گلمور، هلپ دسک، و روی جلد مجلهٔ زندگی و… حضور داشته است.

برنستین در این کتاب درباره تحول و رهاکردن نظام فکری گذشته و قرار گرفتن در مسیری معنوی سخن می‌گوید. رهاکردن نظام فکری قدیمی‌تان و خوش‌آمدگفتن به نظام جدید نیازمند تمرین است، اما خیلی کم‌تر از آنچه فکر می‌کنید “کار” می‌برد. مفیدترین تمرین، تمرین تسلیم‌شدن در برابر عشق جهان هستی است. هر فصل این کتاب دعاها، تأییدها و تمرین‌های ساده‌ای به شما می‌دهد و از شما حمایت می‌کند تا انرژی و افکار ترسناکتان را تسلیم کنید و ذهنیت صحیح را به دست آورید. نکتهٔ مهم این است که به یاد داشته باشید دربارهٔ هر تمرین زیاد فکر نکنید. فقط تمرین کنید. ممکن است به این نتیجه برسید که یک یا دو تمرین خاص واقعاً تأثیر عمیق‌تری در شما دارند، آن‌ها را بیش‌تر از بقیه تکرار کنید. مسیر کامل و بی‌نقص آشکار می‌شود و شما سفرتان را برنامه‌ریزی خواهید کرد.

تمرین‌های زیادی در این کتاب وجود دارد. انتخاب با شماست که همهٔ آن‌ها را انجام دهید یا عاشق چند تمرین خاص شوید. روش درست و غلطی در به‌کارگیری این تمرین‌ها وجود ندارد. فقط پذیرا باشید و تمرین‌هایی را تکرار کنید که برایتان الهام‌بخش هستند.

تمرین قرارگرفتن در مسیری معنوی برای این نیست که مراقبه‌کننده‌ای بهتر، یا مهربان‌ترین و روشنفکرترین فرد باشیم، بلکه تمرین تسلیم در برابر عشق است. هدف این کتاب همین است.

جزء از کل

استیو تولتز، نویسنده‌ی استرالیایی متولد ۱۹۷۲ سیدنی، اولین رمانش «جزء از کل» را در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد که با استقبال زیادی روبه‌رو شد و همان سال نامزد جایزه‌ی بوکر شد که کمتر برای نویسنده‌ای که کار اولش را نوشته پیش می‌آید. با وجود مدت‌زمان کوتاهی که از چاپش گذشته، اکنون به عنوان یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های تاریخ استرالیا مطرح است.

او کتاب را در مدت پنج سال نوشت. پیش از آن مشاغلی مثل عکاسی، فروشنده‌ی تلفنی، نگهبان، کارآگاه خصوصی، معلم زبان و نویسنده‌ی فیلمنامه داشت. خودش در مصاحبه‌ای گفته: «آرزوی من نویسنده شدن نبود، ولی همیشه می‌نوشتم. زمان بچگی و نوجوانی شعر و داستان کوتاه می‌نوشتم و رمان‌هایی را آغاز می‌کردم که بعد از دو و نیم فصل، علاقه‌ام را برای به پایان رساندن‌شان از دست می‌دادم. بعد از دانشگاه دوباره به نوشتن رو آوردم. درآمدم خیلی کم بود و فقط می‌خواستم با شرکت در مسابقات داستان‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی پولی دست و پا کنم تا بتوانم زندگی‌ام را بگذرانم که البته هیچ فایده‌ای نداشت. زمانی که دائم شغل عوض می‌کردم یا بهتر بگویم، از نردبان ترقی هر کدام از مشاغل پایین‌تر می‌رفتم، برایم روشن شد هیچ کاری جز نویسندگی بلد نیستم. نوشتن یک رمان تنها قدم منطقی‌ای بود که می‌توانستم بردارم. فکر می‌کردم یک سال طول می‌کشد ولی پنج سال طول کشید. زمان نوشتن تحت تاثیر "کنوت هامسون"، "لویی فردینان سلین"، "جان فانته"، "وودی آلن"، "توماس برنارد" و "ریموند چندلر" بودم.»

«پیمان خاکسار» مترجم این کتاب می‌گوید: « "جزء از کل کتابی" است که هیچ وصفی، حتا حرف‌های نویسنده‌اش، نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند. خواندن "جزء از کل" تجربه‌ای غریب و منحصر به فرد است. در هر صفحه‌اش جمله‌ای وجود دارد که می‌توانید آن را نقل قول کنید. کاوشی است ژرف در اعماق روح انسان و ماهیت تمدن. سفر در دنیایی است که نمونه‌اش را کمتر دیده‌اید. رمانی عمیق و پرماجرا و فلسفی که ماه‌ها اسیرتان می‌کند. به نظرم تمام تعاریفی که از کتاب شده نابسنده‌اند. این شما و این ؛جزء از کل" 

«جزء از کل» از نادر کتاب‌های حجیمی است که به نهایت ارزش خواندن دارد. داستان در میانه‌ی شورشی در زندان آغاز و در یک هواپیما تمام می‌شود و حتا یک صحنه‌ی فراموش‌شدنی در این بین وجود ندارد. یک کمدی سیاه و جذاب که هیچ چاره‌ای جز پا گذاشتن در دنیای یخ‌زده‌اش ندارید.

- Esquire 

یک داستان غنی پدر و پسری پر از ماجرا و طنز و شخصیت‌هایی که خواننده را یاد شخصیت‌های چارلز دیکنز و جان ایروینگ می‌اندازند...

- Los Angeles Times

یکی از بهترین کتاب‌هایی که در زندگی‌ام خوانده‌ام. شما تمام عمرتان فرصت دارید که رمان اول‌تان را بنویسید ولی خدای من، «جزء از کل» کاری کرده که بیشتر نویسنده‌ها تا پایان عمرشان هم قادر به انجامش نیستند... اکتشافی بی‌اندازه اعتیادآور در اعماق روح انسان و شاید یکی از درخشان‌ترین و طنزآمیزترین رمان‌های پست‌مدرنی که من شانس خواندنش را داشته‌ام. استیو تولتز یک شاهکار نوشته، یک رمان اول فوق‌العاده که به ما یادآوری می‌کند ادبیات تا چه حد می‌تواند خوب باشد.

 - Ain’t It Cool News

جایگاه جزء از کل در کنار «اتحادیه‌ی ابلهان» است. داستانی که انگار ولتر و ونه‌گات با هم نوشته‌اند.

- Wall Street Journal

عمومی و رمان