فکر میکنید یک روزنامه تا آخرش فقط یک روزنامه میماند؟ روزنامهی آناهیتا تیموریان میتوانست روی پنجرهی آشپزخانهاش بپوسد و خیس بخورد، اما نه… روزنامهاش «ریرا» نام داشت و صاحبی هنرمند که سطر به سطر پیام مهر و دوستیاش را میفهمید. ریرا قایق شد و همهی دریاهای خیالی دنیا را گشت. او عاشق شنا کردن بود، تا اینکه یک روز پرواز را یاد گرفت…
آناهیتا تیموریان تصویرگر و نویسندهی باسابقه و خوشذوق کتابهای کودکان، سالهاست که دنیای کودکان را سرشار از رنگ و نقش و واژه میکند. او داستان تصویرهایش را خودش مینویسد یا شاید تصویر داستانهایش را خودش میکشد. مهارت او در هر دو حوزه، ترکیب کودکانه و خوشنوایی پدید میآورد که بسیار خواندنی و دیدنی است. او این بار در قایق کاغذی، سراغ آشناترین تجربهی کودکان رفته است؛ روزنامه و ساختن قایق و موشک با آن. شخصیت داستان، از سفر درون به سفر واقعی و پرواز میرسد و راوی با اینکه با رفتن ریرا تکهای از وجودش را از دست میدهد، جلوی پروازش را نمیگیرد و او را به تجربههای نو دعوت میکند. کودکان با خواندن این کتاب، جسارت تغییر و رشد را به دست میآورند و رهایی را در اوج دوستی و دلبستگی تجربه میکنند.